ایران اینترنشنال۳۰ تیر ۱۴۰۴

ابقای جنتی ۹۹ ساله

احمد جنتی، روحانی ۹۹ ساله، بار دیگر به عنوان دبیر شورای نگهبان منصوب شد؛ سمتی که در واقع ریاست این نهاد قدرتمند است. شورای نگهبان مسئول برگزاری و نظارت بر انتخابات در ایران و تایید یا رد مصوبات مجلس است.

این که فردی در آستانه صدسالگی، با توان جسمی و ذهنی محدود، در جایگاهی چنین مهم قرار دارد، نه فقط طنزی تلخ، بلکه نمادی از پیرسالاری و استبداد ساختاری در جمهوری اسلامی است.

احمد جنتی متولد ۱۳۰۴ است و از سال ۱۳۵۹، یعنی ۴۵ سال پیش، با حکم روح‌الله خمینی به عضویت شورای نگهبان درآمد. از آن زمان تا امروز، او با حکم علی خامنه‌ای در این سمت باقی مانده و بیش از ۳۵ سال است که ریاست شورای نگهبان را در دست دارد. این طولانی‌ترین دوران تصدی یک مقام سیاسی در جمهوری اسلامی، و شاید حتی در جهان امروز است.

برخی ممکن است بپرسند که حضور جنتی در این جایگاه چه اهمیتی دارد؟ مگر شورای نگهبان اصلاً چه تاثیری دارد؟ حتی ممکن است کسانی که کل جمهوری اسلامی را فاقد مشروعیت می‌دانند، این بحث را بی‌اهمیت تلقی کنند اما تا زمانی که جمهوری اسلامی پابرجاست، شناخت ساختار قدرت و اجزای سرکوب آن اهمیت دارد. شورای نگهبان یکی از کلیدی‌ترین نهادهای این ساختار است که وظیفه نظارت بر انتخابات سه گانه ریاست جمهوری؛ مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان را بر عهده دارد و می‌تواند صلاحیت نامزدهای این سه انتخابات را رد کند و حتی نتایج انتخابات را باطل کند. در واقع شورای نگهبان، دروازه‌بان ورودی ساختار سیاسی نظام است. اگر جمهوری اسلامی را قلعه‌ای استبدادی تصور کنیم، شورای نگهبان همان نگهبانی است که جلوی در ایستاده و تعیین می‌کند چه کسی حق ورود دارد و چه کسی نه. احمد جنتی، با سابقه‌ای طولانی در حذف چهره‌های منتقد و غیرهمسو، نماد این دروازه‌بانی است.

این شورا بارها چهره‌های منتقد و حتی روسای جمهور پیشین مانند رفسنجانی، احمدی‌نژاد و حسن روحانی را رد صلاحیت کرده‌ است. در انتخابات مجلس، تمام نامزدهای منتقد یا مستقل حذف شده‌اند تا فقط «بله‌قربان‌گوها» باقی بمانند. در مجلس خبرگان نیز، نظارت بر رهبر به «صیانت از رهبر» تقلیل یافته و عملاً هیچ نظارتی بر عملکرد علی خامنه‌ای وجود ندارد.

در شرایطی که نهادهای حاکم، دیگر مشروعیتی در میان مردم ندارند، ساختار قدرت در جمهوری اسلامی به ترکیبی از آخوندسالاری و سردارسالاری تبدیل شده است؛ اتحاد غیررسمی روحانیون مسن و فرماندهان سپاه که با تکیه بر ابزارهای امنیتی، اطلاعاتی و قضایی، بقای نظام را حفظ می‌کنند. اطراف این ساختار نیز مجموعه‌ای از رانت‌خواران و فاسدان شکل گرفته‌اند که جمهوری اسلامی را به یک "شرکت سهامی جنایتکاران و فاسدان" شبیه کرده‌اند.

پیرسالاری در جمهوری اسلامی فقط به جنتی ختم نمی‌شود. رئیس فعلی مجلس خبرگان، محمدعلی موحدی کرمانی، ۹۴ ساله است. خامنه‌ای نیز ۸۶ ساله است و هیچ نشانه‌ای از تمایل به کناره‌گیری ندارد. این ترکیبِ قدرت، شکافی عظیم با نسل جوان و معترض ایران ایجاد کرده؛ نسلی که در قیام‌های اخیر، از نیکا شاکرمی تا سارینا اسماعیل‌زاده و پویا بختیاری، با خون خود اعتراض‌شان به این شکاف نسلی و سیاسی را نشان داده‌اند.

مردم، به‌ویژه نسل Z، هیچ سنخیتی بین خواسته‌هایشان با نگاه و ارزش‌های آخوندهای ۸۰ تا ۱۰۰ ساله نمی‌بینند. اعتراضشان سرکوب می‌شود، چون نظام نمی خواهد به مطالبات مردم تن بدهد. وضعیت فیلترینگ و تصویب «اینترنت طبقاتی» نیز نمونه‌ای دیگر از این فاصله است. در قرن بیست‌و‌یکم، در حالی که مردم نیازمند دسترسی آزاد به اطلاعات هستند، حاکمان جمهوری اسلامی در پی کنترل و محدود سازی هرچه بیشتر اینترنت‌اند. حتی وعده‌های امثال مسعود پزشکیان نیز رنگ می‌بازد؛ نه تنها فیلترینگ برداشته نشد، بلکه اینترنت طبقاتی هم در راه است.

نتیجه روشن است: یک حاکمیت فرسوده، پیر، بسته و غیردموکراتیک با ابزار سرکوب و فریب، در مقابل نسلی ایستاده که خواهان آزادی، برابری و آینده‌ای بهتر است. تضاد این دو، دیر یا زود، دوباره به نقطه انفجار خواهد رسید.